بیش از ۲۰۰ سال پیش ساموئل هانِمان (Samuel Hahnemann)، نویسنده و پزشک آلمانی هومیوپاتی را کشف کرد. فلسفه هومیوپاتی که همساندرمانی نیز نامیده میشود بر این پایه است که علایم یک بیماری نشانهای از تلاش بدن برای غلبه بر بیماری است. بنابراین در هومیوپاتی هر مادهای که در بدن سالم یکسری نشانههای بیماری ایجاد کند، در مقادیر کم در صورت تجویز به فرد بیمار با همان علایم بیماری، وی را درمان خواهد کرد.
اما این روش درمانی از همان زمان در علم پزشکی بسیار بحثبرانگیز بوده است. یکی از نکتههایی که در مورد این طب تکمیلی از لحاظ علمی قابل توجیه نیست، نحوه آمادهسازی و محتوای نهایی داروهای هومیوپاتی است. این داروها با رقیق شدنهای توأم با تکاندادن منظم ظرف حاوی دارو تهیه میشود. این عمل، یعنی رقیق کردن متوالی همراه با تکانهای شدید را تواندار کردن مینامند.
به گزارش دویچهوله، در این شیوه آمادهسازی دارو در نهایت مقدار ماده بنیادی در دارو بسیار ناچیر است و حتی در بیشتر موارد به دلیل رقیق کردن پیدرپی ماده دیگر چیزی از ماده بنیادی در دارو باقی نمیماند. به همین دلیل بسیاری از منتقدین هومیوپاتی معتقدند که این روش درمانی پایه علمی ندارد.
تلاش برای اثبات تأثیرگذاری داروهای هومیوپاتی با فیزیک کوانتوم
برخی از پزشکان و روانشناسانی که دیدی مثبت به هومیوپاتی دارند، سعی کردهاند که با استفاده از فیزیک کوانتومی تأثیرگذاری داروهای هومیوپاتی را ثابت کنند. آنها اعتقاد دارند که تواتر یا فرکانس الکترومغناطیسی خاص ماده بنیادی بهرغم فرآیند رقیق کردن در داروی هومیوپاتی باقی میماند.
فیزیکدانان در چندین پژوهش منحصربهفردی واقعا موفق شدهاند که خصوصیات یک ذره بنیادی را به دیگری منتقل کنند، به طوری که اتمهای این ذرات در واقع درهم ادغام شوند.
هارالد والاخ (Harald Walach)، روانشناس آلمانی از دانشگاه ویادرینا (Viadrina) در فرانکفورت این نظریه را به هومیوپاتی تعمیم داده است. بنا بر عقیده او این امکان وجود دارد که خصوصیات یک ماده به حلال منتقل شود و در آن بماند، حتی زمانی که دیگر ملکولی از این ماده در حلال موجود نیست.
به کاربردن نام دانشمندان برای حمایت از همساندرمانی
بسیاری از طرفداران هومیوپاتی برای جدیتر جلوه دادن این روش درمانی از گفتههای آنتون تسایلینگر (Anton Zeilinger)، فیزیکدان اتریشی در دانشگاه وین سود میجویند. او یکی از فیزیکدانانی است که موفق شده خصوصیات یک ذره بنیادی را به دیگری منتقل کند.
اما نکتهای که تمام این افراد از آن غافل ماندهاند این است که هیچگاه نظر شخصی تسایلینگر را در این زمینه نپرسیدهاند. او در گفتگو با سایت خبری "زوددویچه" گفته: «این که میان کار من و هومیوپاتی ارتباطی دیده میشود از لحاظ علمی بیاساس است. متأسفم که در توجیه این روش درمانی از نام من استفاده میشود.»
کارشناسی دیگر که نامش برای بخشیدن وجهه علمی به هومیوپاتی استفاده میشود کلاس لینده (Klaus Linde) پزشک آلمانی از دانشگاه مونیخ است. او در سال ۱۹۹۷ پژوهشهای مختلفی که در زمینه تأثیرگذاری هومیوپاتی صورت گرفته بودند را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که تأثیر هومیوپاتی در مقابله با بیماری تنها محدود به تأثیری که به شبهداروها (Placebo) نسبت داده میشود نیست.
از آن پس نتایج این بررسی در موقعیتهای مختلف از سوی طرفداران هومیوپاتی به عنوان مدرکی برای اثبات تأثیرگذاری این روش ارائه میشود. اما کلاس لینده در سال ۲۰۰۵ به مجله لانست (Lancet) گفت: «متأسفانه بررسی ما در این زمینه از جانب هومیوپاتها مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. ما غیرموجه بودن هومیوپاتی از لحاظ علمی را تأیید میکنیم» اما او در عین حال معتقد است که با توجه به نتایج مثبتی که در درمان بیماریهای مختلف توسط هومیوپاتی گزارش شده است نمیتواند تأثیرگذاری این روش را به طور کامل غیرممکن بداند.
تأثیر بینظیر وقت گذاشتن و گوش دادن به بیمار
منبع داروهای هومیوپاتی طبیعی است و میتواند منشأ گیاهی، معدنی و جانوری داشته باشد.
بسیاری از پزشکان احتمال میدهند که هومیوپاتی تأثیری فرای تأثیر شبهداروها داشته باشد. به نظر کلاس لینده مجموعه عوامل به کار برده شده در یک دوره درمانی هومیوپاتی برای بهبود بیمار تأثیرگذار است. پرداختن همهجانبه به وضعیت جسمی و روحی بیمار، یکی از دلائل موفقیت، دوره درمانی هومیوپاتی است.
پزشکان هومیوپات معمولا زمان بیشتری را نسبت به پزشکان دیگر برای بیمار در نظر میگیرند. همین وقت گذاشتن و گوشدادن به حرفهای بیمار میتواند در بهبودی او تأثیر به سزائی بگذارد.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا بهتر نیست که داروهای هومیوپاتی که تقریبا هیچ ماده بنیادی در آنها وجود ندارد را کنار گذاشت و در عوض همه پزشکان تلاش کنند توجه بیشتری به بیمارانشان کنند و زمان بیشتری برای گفتگو با آنها در نظر بگیرند؟
اما بایستی به این نکته نیز توجه داشت که بسیاری از افراد که برای درمان ناراحتیهای خود به پزشک هومیوپات مراجعه کردهاند، معتقدند که داروهای هومیوپاتی برای آنها مؤثر بوده است. کلاس لینده قصد دارد ارتباط بهبودی بیماران را با سبک برخورد شکیبانه پزشکان هومیوپات و داروهای هومیوپاتی مورد بررسی قرار دهد. اما او برای انجام چنین پژوهشی به پول و همکاری بیماران احتیاج دارد.